کتاب «تمدن در سیاست بینالملل: با تأکید بر مسئله نظم در جهان اسلام» در زمره آثار علمی-پژوهشی قرار میگیرد و با رویکردی میانرشتهای، به بررسی ورود مفهوم تمدن به دانش سیاست بینالملل میپردازد؛ مفهومی که تا دهههای پایانی قرن بیستم جایگاه روشنی در این دانش نداشت. تمرکز ویژه کتاب بر مسئله «نظم» و صورتبندی آن در جهان اسلام، به اثر هویتی مسئلهمحور و راهبردی بخشیده است.
محور اصلی کتاب، تبیین پیامدهای نظری و دانشی ورود تمدن بهعنوان یک سطح تحلیل در سیاست بینالملل است. نویسنده با طرح این پرسش که تفسیر تمدنی چه خوانشی از مفاهیمی چون نظم، آنارشی و تغییر ارائه میدهد، تلاش میکند چارچوبی مفهومی برای تحلیل نظام بینالملل فراتر از سطح دولت ملی و نظام سیستمی ارائه کند. کتاب در شش فصل، از مرور تاریخی ورود تمدن به سیاست بینالملل آغاز میشود و سپس به کاربست تمدن بهمثابه رویکرد، خوانشهای تمدنی از سیاست جهانی، مفهوم دولت تمدنی و کنشگری آن میپردازد. اوج تحلیل در فصلهای پایانی، به بررسی تمدنی نظم در جهان اسلام و نقش نهادهای تمدنی در بسط همگرایی اختصاص دارد؛ جایی که نظریه در معرض آزمون تحلیلی قرار میگیرد.
نقطه قوت کتاب، صورتبندی منسجم مباحث نظری و فرانظری و تلاش برای مشروعیتبخشی علمی به سطح تحلیل تمدنی است. این اثر میتواند برای پژوهشگران، دانشجویان تحصیلات تکمیلی روابط بینالملل، مطالعات جهان اسلام و اندیشه سیاسی، منبعی الهامبخش و چالشبرانگیز باشد؛ بهویژه برای کسانی که به دنبال فهم بدیلهایی نظری برای تحلیل نظم و بینظمی در جهان معاصر و جهان اسلام هستند.