تفسیر در دوره معاصر، سرآغاز مرحله اى نو در تاریخ آن است. پرداختن به مباحث سیاسى، اجتماعى و علمى در تفسیر این دوره، امرى نوظهور است كه هیچ گاه با این شدت و وسعت نمایان نشده است. تفاسیر معاصر، از حیث ابداع و به كارگیرى روش هاى تفسیرى جدید، روش بررسى موضوعى قرآن و تفسیر مقاله اى، ازتفاسیر پیش از خود متمایز هستند.
«عقلگرایى در تفاسیر قرن چهاردهم»، با بررسى تاریخ اندیشه دینى و تفسیر در دوره معاصر (بر مبناى المیزان، المنار، فى ظلال القرآن، الجواهر و نمونه) در صدد تبیین زمینه هاى فراهم آورنده تحول دراندیشه مسلمانان و به تبع، مفسران است. این امر كمك مى كند تا شناخت كاملترى از اندیشه هاى دینى و تأثیرپذیرى آنها از دیگر حوزه هاى معرفتى، اجتماعى، سیاسى و فرهنگى به دست آوریم.