انقلاب اسلامی نقطه عطف بیمانند در تاریخ حیات روحانیت است که بیش از هر چیز کارآمدی اجتماعی و سیاسی روحانیت را بر محوریت معارف وحیانی به چالش میکشد و گزافه نیست اگر بگوییم که در کشاکش و کوران چالش کارآمدی سیاسی و اجتماعی روحانیت در بستر اندیشۀ سیاسی انقلاب اسلامی، این اخلاق اجتماعی روحانیت است که به مثابه تسهیلگر و شتابدهندهای بسیار اثربخش میتواند بر جهتگیری قضاوتها و بهبارنشستن سیاستها، هم تهدیدگر و تخریبگر ظاهر شود و هم اعجازآفرین و امیدبخش. شناخت دقیقتر و تبیین چالشهای اخلاق اجتماعی روحانیت، شناخت ریشهها و زمینهها، علل و عوامل و آثار و تبعات این چالشها، دستمایه تتبعات و تأملاتی گردید که اثر پیش رو را رقم زده است.