تحولات نظام اقتصادی سیاسی جهانی تأثیرگذاری بیشتر منابع «قدرت نرم» نسبت به «قدرت سخت» را بر روند سیاست خارجی کشورها در راستای دست یابی به اهداف و منافع ملی ارتقا بخشیده است. هر کشوری که نتواند از منابع قدرت نرم در پیشبرد اهداف و منافع خود بهره برداری کند، یقیناً هزینه های سنگین به کارگیری قدرت سخت به همراه عدم موفقیت کامل در نیل به اهداف این به کارگیری را متحمل خواهد شد. عدم توجه به تحولات ایجاد شده در محیط جدید جهانی در جابجایی قدرت ها به ویژه اهمیت روزافزون قدرت نرم در هدایت منافع ملی موجب ناکارآمدی و افزایش هزینه های دولت ها در عرصه سیاست خارجی و دیپلماسی می شود. بنابراین، فهم قدرت نرم و کاربرد آن در سیاست خارجی در بستر تحولات نظام اقتصاد سیاسی جهان ـ که ضرورتی ترین انکارناپذیر است ـ هدف اصلی کتاب حاضر می باشد.